۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

مجموعه‌ي داستان «زن ديوانه روي پل» نقد شد

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
مجموعه‌ي داستان کوتاه «زن ديوانه روي پل» نوشته‌ي سو تونگ - نويسنده‌ي چيني - با ترجمه‌ي كيهان بهمني روز چهارشنبه (28 بهمن‌ماه) در باشگاه دانشجويان دانشگاه تهران نقد شد.
به گزارش بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نشست كه بيستمين جلسه از سلسله نشست‌هاي فرهنگ، ادبيات و هنر باشگاه دانشجويان بود، شيوا مقانلو گفت: تصويري که يک خواننده‌ي بين‌المللي از نويسنده‌ي چيني دارد، بيش‌تر بر خبرهاي اينترنتي متکي است. چين هم سال‌ها کشور بسته‌اي بوده و اخبار و رسانه‌ها تصوير خيلي سفيد و شفافي از جامعه‌ي فرهنگي چين ارائه نداده‌اند و اين تصوير تا دهه‌هاي پاياني قرن بيستم، تصوير نسبتا تاريکي است؛ بنابراين يک خواننده‌ي غيرچيني يعني يک خواننده‌ي بين‌المللي مثل ما حتماً با افق انتظاراتي فراتر از صرف ادبيات به سراغ اين کتاب مي‌رود؛ يعني خوانندگان با پيش‌فرض‌هايي غير از ادبيات به سراغ اين کتاب مي‌روند.
او در ادامه افزود: از يک طرف، مي‌دانيم چين کشوري است که به خاطر جامعه‌ي کمونيستي‌اش سانسورهايي را تجربه کرده است. از يک طرف، کم‌تر مي‌دانيم که در زندگي روزمره‌ي افراد چه مي‌گذشته است.
مقانلو سپس عنوان كرد: کتاب خانم پرل واک با اين‌که يک نويسنده‌ي غربي بوده، دوران گذار چين را به خوبي به تصوير کشيده است. سقوط پادشاهي و انقلابي را که در حال رخ دادن است، به خوبي در بين مردم نشان مي‌دهد و اين‌ را که آن‌ها در حال رد يکي و پذيرفتن ديگري هستند، به خوبي به تصوير کشيده است. ولي اين تصويرسازي بهتر را سوتونگ به مدد پيشرفت در سينماي چين كامل‌تر مي‌کند. نسل پنجم سينماي چين بسيار فاخرساز بودند. يک کارگردان بسيار نام‌دار به نام جان گيمو با کارش به نام «برافراشتن فانوس سرخ» جايزه‌هاي بسيار متعددي دريافت کرد و حتا برنده‌ي اسکار بهترين فيلم خارجي شد، كه اين فيلم اقتباسي از كتاب سوتونگ بوده است. فيلم مذکور باعث بيش‌تر شناخته شدن اين کتاب شد. البته اصل آن كتابي به نام «همسران و صيغه‌ها» بود متشکل از سه داستان کوتاه که يکي از آن‌ها در برگردان انگليسي، «برافراشتن فانوس سرخ» نام گرفته است. جالب اين‌جاست که اين کتاب با ساخته شدن فيلم آن به رشد صنعت چين هم کمک کرد.
کيهان بهمني سخنران دوم نشست هم در سخناني گفت: شايد اولين نکته‌اي که پس از خواندن مجموعه‌ي «داستان زن ديوانه بر روي پل» به ذهن خواننده متبادر شود، لحن شکوه‌آميز نويسنده در بيان شکوه از دست‌رفته‌ي امپراتوري بزرگ چين و در پي آن، ظهور نسلي است که با پشت پا زدن به اخلاقيات، هر روز بيش از پيش در مغاک گناه و فساد فرو مي‌رود. چنان‌چه با چنين ديدگاهي به بررسي اين کتاب بپردازيم، در گام نخست مي‌توانيم اين اثر را در زمره‌ي داستان‌هاي شکوه‌گونه (Jeremiad Story) بدانيم. در اين نوع داستان که بر اساس کهن‌الگوي توراتي ارمياي نبي (Jeremiah) نام‌گذاري شده است، راوي و يا نويسنده از گناهاني که بشر مرتکب مي‌شود و سپس به واسطه‌ي خطاهاي خود مورد قهر و غضب خداوند قرار مي‌گيرد، به عنوان عنصر محوري اثر خود بهره مي‌گيرد. در اکثر داستان‌هاي اين مجموعه خواننده به راحتي مي‌تواند عناصري را که دال بر گناهان بشري است و متعاقباً پيامدهاي اين اشتباهات را بيايد (تخريب خانه‌هاي قديمي در داستان «ماه مه در خانه» به سوگواري ارمياي نبي در نابودي اورشليم و نابودي معبد مقدس بي‌شباهت نيست).
اين مترجم افزود: يکي از مهم‌ترين اين عناصر که به عنوان عنصري تکرارشونده (Motif) در اکثر داستان‌ها به چشم مي‌خورد، مسأله‌ي اختلاف طبقاتي و در نتيجه ايجاد طبقات حاکم (Dominant) و زيردست (Subordinate) است. همين عنصر به نحوي قابل ‌توجه ربطي منطقي و ارتباطي بينامتني را در ميان داستان‌هاي اين مجموعه به وجود مي‌آورد. توجه به عنصر تفکر غالب طبقه‌ي بورژوا (بويژه در داستان‌هاي «شام خصوصي» و «رقص غم‌انگيز») بار ديگر خواننده را به سوي تفکر در باب مسأله‌ي قدرت سوق مي‌دهد و اين نقطه‌ي شروعي است که منتقديني همچون استفن گرين‌بلات از آن براي ورود به عرصه‌ي نقد نو تاريخي بهره برده‌اند. در ديدگاه نقد نو تاريخي، متن به عنوان ابزاري براي بررسي تاريخ مورد استفاده قرار مي‌گيرد و تاريخ نيز به نوبه‌ي خود پيش‌زمينه‌ي خلق اثر درنظر گرفته مي‌شود. به عبارتي ساده‌تر، در نقد نو تاريخي، تاريخي بودن متن و متنيت تاريخ هر دو به صورت هم‌زمان مورد نظر منتقد قرار مي‌گيرند. نقد نو تاريخي از توجه يک‌سويه به شرايط تاريخي به عنوان عامل شکل‌دهنده‌ي اثر - نظر منتقدين تاريخي گذشته - به دليل عدم بي‌طرفي مورخين خودداري کرده و در عوض با بررسي گفتمان‌هاي مختلف از جمله زبان، جامعه‌شناسي، سياست و غيره به بازنويسي تاريخ مي‌پردازد. در اين نوع نقد، تفکرات اومانيستي در باب استقلال فکري نويسنده نيز به چالش کشيده مي‌شود و خالق اثر خود به عنوان عنصري که تحت‌ تأثير هژموني حاکم زمان قرار دارد، مورد بررسي قرار مي‌گيرد.
بهمني همچنين عنوان كرد: خوانش و تأويل مجموعه‌ي «زن ديوانه روي پل»، خواننده را با نمادهايي (Representations) آشنا مي‌کند که مانند قطعات پازل در صورت قرار گرفتن در کنار يکديگر، کليتي را به دست مي‌دهند که همانا تاريخ دوره‌ي خاصي از چين است؛ دوره‌اي که پس از فروپاشي امپراتوري‌هاي گذشته اکنون با تفکر سراب‌گونه‌ي برابري ميان طبقات مختلف به بن‌بست اخلاقيات رسيده است. سو تونگ - برنده‌ي بوکر آسيا - به زيبايي و با هنرمندي ضمن مذمت تفکرات و تعاملات عامه‌ي مردم چين مدرن سوگ‌نامه‌ي زيبايي را در رثاي ارزش‌هاي از دست‌رفته به خوانندگان ارائه مي‌دهد.
منبع: ایسنا

جستجوی این وبلاگ