آفتاب یزد: ۲۳/۱/۸۸
كيهان بهمني: در مميزيها بايد شعور مخاطب را باور كنيم. كيهان بهمني از اين كه در بين بعضي از اهالي قلم در ايران سنت تحقيق وجود ندارد گلهمند است و ميگويد، چرا خودمان نميرويم درباره موضوعي تحقيق كنيم تا به صحت و سقم آن پي ببريم. همچنين به اعتقاد او، بزرگترين دغدغهی مترجمان در ايران، بحث هميشگي معيشت است. اين مترجم مقيم مالزي در گفتگو با ايسنا، از مسائل مختلف ترجمه گفت. كيهان بهمني با اشاره به اين كه خيلي از ترجمهها باعث شدهاند تا برخي نويسندگان درست معرفي نشوند، اظهار داشت: يكي از انديشمندان ما چند سال پيش در نقدي عنوان كرده بود كه آلبر كامو خودكشي كرده و اين سرنوشت همه پوچگرايان است؛ در حالي كه جالب است بدانيم كامو در يك تصادف رانندگي كشته ميشود و تازه چند روز قبل از آن يك خانه جديد ميخرد و خيلي هم شوق زندگي داشته و به هيچ وجه آدم منفيگرايي - به آن معني كه همه در ذهن دارند - نبوده است. اين مساله از ابتدا معلوم بوده؛ اما به خاطر نداشتن مطالعه كافي، خيليها نميدانند. وي ادامه داد: عدهاي حتي يك كتاب از آثار صادق هدايت را نخواندهاند و بر اساس شنيدهها او را منفيباف ميدانند.چرا خودمان نميرويم درباره موضوعي تحقيق كنيم تا به جواب دست يابيم؟ بهمني افزود: اين كه بگوئيم بايد بهترينها را ترجمه كنيم، نظر خوبي است؛ اما متاسفانه از سويي هيچ حمايتي نميشود. خيليها نميدانستند ارنست همينگوي نمايشنامه هم دارد، تا وقتي كه <ستون پنجم>ترجمه شد و البته هيچ كس هم تشويقي نكرد. به هر حال بهتر است براي مترجمان دلگرمي وجود داشته باشد. شايد تا حدي به خاطر همين است كه خيلي از اساتيد فن به سمت ترجمه نميروند. كساني كه تسلط صد درصد به زبان مبدا و مقصد دارند، حتي از ترجمه اسمي هم نميآورند و به جاي آن تدريس ميكنند. ترجمه كاري از روي عشق است. ما مترجم حرفهاي كم داريم كه دغدغهی معيشتي نداشته باشد. وي سپس دربارهی ايجاد موج ترجمه از يك نويسنده به صورت مقطعي سخن گفت و يادآور شد: اين موضوع بيشتر به بيمار بودن بازار كتابمان برميگردد كه تك بعدي است و وقتي يك نويسنده مطرح ميشود، همه مي روند سراغ او. براي مثال در حال حاضر همه دنبال ترجمه آثار برنده فرانسوي نوبل (ژان ماري گوستاو لوكلزيو) هستند. اين نشان ميدهد مردم انتخاب نميكنند چه بخوانند؛ ناشران و بازار نشر، انتخاب ميكنند. او سپس به مساله مميزي اشاره كرد و گفت: با مميزي مشكل دارم. خيلي وقتها كه ميخواهم ترجمه كنم، به خاطر مميزي بايد خيلي بخشها را حذف كنم و اين مشكلساز است. اول بايد تكليف خودمان را مشخص كنيم كه مخاطبمان را باشعور و آگاه فرض ميكنيم يا نه و از آوردن يكي دو پاراگراف نبايد بترسيم. اتفاقاً اگر حذف شود بايد نگران باشيم. اين توهينآميز است. خيلي از جاها به عنوان مترجم احساس ميكنم كه بايد داستان را عوض كنم.
لینک خبر: http://magiran.com/npview.asp?ID=1832891
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر