سلام.
پیشتر از بروس هالند راجرز داستان "داداش کوچولو" را ترجمه کرده و تو وبلاگ قبلیام گذاشته بودم. این داستان هم از راجرز است. این داستانهامربوط به مجموعهای است که مدتها پیش شروع به ترجمه کردم و امیدوارم تا چند وقت دیگر برای چاپ بفرستم. فعلاً در حال نامهنگاری با نویسنده هستم تا موافقتش را بگیرم. این داستانها را هم خود نویسنده در اینترنت در اختیار عموم گذاشته است.
فرشتهی محاسب
حرفم را قبول کنید. اطلاع موثق دارم فقط یک فرشته هست که دفتر اعمال ما را میخواند. دهها فرشتهی دیگر سریعتر از آن که آدم فکرش را بکند دارند به طور همزمان این دفترها را پر میکنند. اما فقط یک فرشته هست که این دفترها را میخواند. حتی همان وقتی که بقیهی فرشتهها دارند مینویسند این یکی دفترها را میخواند.
البته ادعا نمیکنم که میدانم چطور یک همچون چیزی ممکن است: فرشتهها هر عمل ما را ثبت میکنند، هر نیتی که در پس اعمال ما بوده، هر اتفاقی که در نتیجهی عمل ما به وقوع پیوسته و حتی در همان زمان نوشتن هم فرشتهی خواننده دفتر اعمال در حال خواندن و محاسبه اعمال ما است.
پیشانی فرشتهی خوانندهی دفتر اعمال بلند و بدون چین است. مدام مشغول جمع و تفریق و ارزیابی و محاسبهی اعمال انسانها است. بعضی از محاسبهها خیلی ساده هستند. مثلاً شما در بزرگراه توقف کردید تا به یک غریبه که لاستیک ماشینش پنچر شده کمک کنید. جمع در اعمال خوب. بعضی از محاسبات کمی پیچیدهتر هستند. شما کیف دزدیده شدهای را که پیدا کردهاید به صاحبش برمیگردانید – جمع در اعمال خوب – اما قبل از آن هر چقدر دلتان خواسته از پولهایش خرج کردهاید – تفریق از اعمال خوب. اما اعمال اولیه تازه شروع کار هستند. مثلاً به لطف کمک شما غریبهای که بهش کمک کرده بودید لاستیک ماشینش را عوض کند، به موقع به خانه میرسد و مردی را کنار زنش روی تخت غافلگیر میکند. سپس اول آن دو تا را با اسلحه میکشد و بعد اسلحه را به سمت خودش میگیرد. این باعث میشود از کار خوب شما کم بشود اما اندک درصدی از کار خوب به حساب شما نوشته میشود.
خوب این خیلی منصفانه به نظر نمیآید. شما که نمیخواستید این اتفاق آخر روی بدهد. اما من اطلاع موثق دارم که نتیجهی اعمال هم به همان اندازهی نیات پشت اعمال مهم هستند و نه تنها نتیجهی اعمال بلکه پیآمدهای بعدی نتایج اعمال و اتفاقات منتهی از پیآمدهای بعدی نتایج اعمال هم به همان اندازه مهم هستند.
البته معمولاً این محاسبات خیلی پیچیده نیستند. شما با آن فروشنده مغازه که انگار اوقاتش تلخ بوده حرف زدید. برخورد محبتآمیز شما باعث شده روز او عوض بشود و او هم با مهربانی با شما برخورد کرده است. اعمال محبتآمیز ضرب در هم میشوند. یا مثلاً در اتوبوس شما از دست خانمی عصبانی شدید و بهش گفتید که خیلی بیش از حد به خودش عطر زده است و این بالا بردن صدایتان باعث شده سفر همهی مسافران اندکی دستخوش تغییر حال و هوا بشود. حالا عمل هر یک از این مسافران اندکی چوب خط حساب و کتاب شما را تحت تاثیر قرار میدهد.
فرشتهی محاسب اعمال آنقدر سرش شلوغ است که قابل توصیف نیست.
اطلاع موثق دارم که هیچ کس تو بهشت و جهنم نیست. هنوز نتیجهی آخر اعمال هیچ کس برای این که او را به بهشت یا جهنم بفرستند مشخص نشده است. حتی خود فرشتهی محاسب اعمال هم که در سرش عدد متغیری برای هر یک از اعمال ما دارد هم نمیتواند بگوید که نتیجهی نهایی محاسبه هر یک از اعمال ما چیست. تا زمانی که زندگی ادامه دارد این محاسبات پیچیده چندین رقمی ادامه خواهند داشت حتی برای اعمال مردان و زنانی که دهها هزار سال است که مردهاند.
چیزی که میگویم عین واقعیت است. اگر هم واقعیت نداشته باشد لطفاً حداقل قبول کنید نیت من از گفتن این حرفها خیر است.
البته ادعا نمیکنم که میدانم چطور یک همچون چیزی ممکن است: فرشتهها هر عمل ما را ثبت میکنند، هر نیتی که در پس اعمال ما بوده، هر اتفاقی که در نتیجهی عمل ما به وقوع پیوسته و حتی در همان زمان نوشتن هم فرشتهی خواننده دفتر اعمال در حال خواندن و محاسبه اعمال ما است.
پیشانی فرشتهی خوانندهی دفتر اعمال بلند و بدون چین است. مدام مشغول جمع و تفریق و ارزیابی و محاسبهی اعمال انسانها است. بعضی از محاسبهها خیلی ساده هستند. مثلاً شما در بزرگراه توقف کردید تا به یک غریبه که لاستیک ماشینش پنچر شده کمک کنید. جمع در اعمال خوب. بعضی از محاسبات کمی پیچیدهتر هستند. شما کیف دزدیده شدهای را که پیدا کردهاید به صاحبش برمیگردانید – جمع در اعمال خوب – اما قبل از آن هر چقدر دلتان خواسته از پولهایش خرج کردهاید – تفریق از اعمال خوب. اما اعمال اولیه تازه شروع کار هستند. مثلاً به لطف کمک شما غریبهای که بهش کمک کرده بودید لاستیک ماشینش را عوض کند، به موقع به خانه میرسد و مردی را کنار زنش روی تخت غافلگیر میکند. سپس اول آن دو تا را با اسلحه میکشد و بعد اسلحه را به سمت خودش میگیرد. این باعث میشود از کار خوب شما کم بشود اما اندک درصدی از کار خوب به حساب شما نوشته میشود.
خوب این خیلی منصفانه به نظر نمیآید. شما که نمیخواستید این اتفاق آخر روی بدهد. اما من اطلاع موثق دارم که نتیجهی اعمال هم به همان اندازهی نیات پشت اعمال مهم هستند و نه تنها نتیجهی اعمال بلکه پیآمدهای بعدی نتایج اعمال و اتفاقات منتهی از پیآمدهای بعدی نتایج اعمال هم به همان اندازه مهم هستند.
البته معمولاً این محاسبات خیلی پیچیده نیستند. شما با آن فروشنده مغازه که انگار اوقاتش تلخ بوده حرف زدید. برخورد محبتآمیز شما باعث شده روز او عوض بشود و او هم با مهربانی با شما برخورد کرده است. اعمال محبتآمیز ضرب در هم میشوند. یا مثلاً در اتوبوس شما از دست خانمی عصبانی شدید و بهش گفتید که خیلی بیش از حد به خودش عطر زده است و این بالا بردن صدایتان باعث شده سفر همهی مسافران اندکی دستخوش تغییر حال و هوا بشود. حالا عمل هر یک از این مسافران اندکی چوب خط حساب و کتاب شما را تحت تاثیر قرار میدهد.
فرشتهی محاسب اعمال آنقدر سرش شلوغ است که قابل توصیف نیست.
اطلاع موثق دارم که هیچ کس تو بهشت و جهنم نیست. هنوز نتیجهی آخر اعمال هیچ کس برای این که او را به بهشت یا جهنم بفرستند مشخص نشده است. حتی خود فرشتهی محاسب اعمال هم که در سرش عدد متغیری برای هر یک از اعمال ما دارد هم نمیتواند بگوید که نتیجهی نهایی محاسبه هر یک از اعمال ما چیست. تا زمانی که زندگی ادامه دارد این محاسبات پیچیده چندین رقمی ادامه خواهند داشت حتی برای اعمال مردان و زنانی که دهها هزار سال است که مردهاند.
چیزی که میگویم عین واقعیت است. اگر هم واقعیت نداشته باشد لطفاً حداقل قبول کنید نیت من از گفتن این حرفها خیر است.
۳ نظر:
سلام استاد ، بسیار خوشحالم از اینکه تونستم دوباره وبلاگ شما رو پیدا کنم .
نمیدونم منو یادتون هست یا نه ولی تو گرمسار دانشجوتون بودم و چون یه کم بد اخلاق بودید ، من بسیار ازتون حساب می بردم.
امیدوارم موفق باشید
سلام
آقا ما خونديم. دست شما درد نكنه. ترجمه خوبي بود. لطفاً ادامه بديد. راستي اگه تونستيد هويت منو حدس بزنيد بهم خبر بديد.ممنون
az in dastan ham khosham umad.fekr mikonam in nevisande kollan karhaye jalebi dare.tarjomeye shoma ham ke mesle hamishe aliye!vali delam baraye dastanhaye khodetun tang shode!lotfan baz ham dastan benevisid ostad!good luck
ارسال یک نظر