۱۳۸۸ مرداد ۱, پنجشنبه

خراشی بر روی بینی



خراشی بر روی بینی
نوشته: سروان فیلیپ میلت
ترجمه: کیهان بهمنی

بیست و دو روز بود که تو سنگرهایمان بودیم ... هنگ ما پانصد نفر تلفات داده بود. من فقط بینی ام خراش برداشته بود اما گلوله ای که بینی من را خراش داد همرزمم را در جا کشت.

(داستانی واقعی برگرفته از کتاب همقطاران همرزم)


هیچ نظری موجود نیست:

جستجوی این وبلاگ